تا به حال فکر کردهاید چرا ویدیوی زندهی یک مسابقه ورزشی گاهی با تأخیری آزاردهنده به دست شما میرسد، اما سریال مورد علاقهتان در نتفلیکس بلافاصله و با بالاترین کیفیت پخش میشود؟ پاسخ این پرسش در دنیای پیچیده و جذاب پروتکلهای استریمینگ نهفته است. در قلب این دنیا، دو رقیب اصلی قرار دارند: HLS و DASH.
انتخاب بین این دو پروتکل، یک تصمیم صرفاً فنی نیست؛ بلکه یک انتخاب استراتژیک است که مستقیماً بر هزینههای CDN، نرخ تکمیل تماشای ویدیو (Completion Rate)، کیفیت تجربه کاربر (QoE) و پیچیدگی زیرساخت شما تأثیر میگذارد. هر دو بر پایه فناوری «استریمینگ با نرخ بیت تطبیقی روی HTTP» کار میکنند، اما تاریخچه، اکوسیستم، مدلهای امنیتی و مسیرشان برای رسیدن به تأخیر کم (Low-Latency) کاملاً متفاوت است.(مقایسه و انتخاب بهترین هاست ویدیو در ایران)
بازگشت به اصول: HLS و DASH واقعاً چه هستند؟
قبل از مقایسه، بیایید با هویت هر کدام آشنا شویم. هر دو پروتکل یک هدف مشترک دارند: شکستن یک فایل ویدیویی بزرگ به قطعات (Chunks) یا سگمنتهای کوچکتر و تحویل آنها از طریق سرورهای وب استاندارد (HTTP). یک فایل متنی به نام «مانیفست» به پلیر میگوید این قطعات کجا هستند و با چه کیفیتی (نرخ بیت) در دسترساند. پلیر با توجه به سرعت اینترنت کاربر، بهترین کیفیت ممکن را انتخاب کرده و در صورت نیاز، بهصورت یکپارچه بین کیفیتها جابجا میشود. این همان جادوی Adaptive Bitrate Streaming (ABR) است.
HLS (HTTP Live Streaming): فرزند اپل، محبوب همگان
- خالق: اپل (Apple)
- فایل مانیفست:
M3U8
- مستند مرجع: RFC 8216
HLS در ابتدا برای سازگاری با دستگاههای اپل—بهخصوص آیفون که از Flash پشتیبانی نمیکرد—ایجاد شد. به دلیل پشتیبانی بومی و بیدردسر در تمام محصولات اپل (iPhone, iPad, Apple TV, Safari)، به سرعت به استاندارد دوفاکتوی دنیای موبایل تبدیل شد. نسخههای اولیه HLS از سگمنتهای ویدیویی با فرمت MPEG-2 Transport Stream (.ts)
استفاده میکردند، اما امروزه بهطور فزایندهای به سمت Fragmented MP4 (fMP4)
حرکت کرده است تا با اکوسیستمهای دیگر همگرا شود.

MPEG-DASH: استاندارد جهانی، انعطافپذیر و متنباز
- خالق: کنسرسیوم MPEG (یک استاندارد بینالمللی)
- فایل مانیفست:
MPD (Media Presentation Description)
- مستند مرجع: ISO/IEC 23009-1
DASH پاسخی از طرف صنعت برای ایجاد یک استاندارد واحد و بینالمللی بود که به یک شرکت خاص (مانند اپل) وابسته نباشد. بزرگترین مزیت DASH «بیطرفی نسبت به کدک و کانتینر» است. یعنی شما میتوانید از کدکهای ویدیویی (H.264, H.265, AV1) و صوتی مختلف در کانتینرهای متفاوتی (معمولاً fMP4) استفاده کنید. این انعطافپذیری، DASH را به گزینهای ایدهآل برای پلتفرمهای اندروید، تلویزیونهای هوشمند و مرورگرهای دسکتاپ تبدیل کرده است.(بهترین روش محافظت از ویدیو در وردپرس)
فاکتور تعیینکننده: سازگاری با دستگاهها و مرورگرها
اینجا اولین و مهمترین نقطه تصمیمگیری شماست. محتوای شما قرار است کجا دیده شود؟
- قلمرو اپل (جایی که HLS پادشاهی میکند): اگر مخاطبان اصلی شما کاربران iPhone، iPad، Apple TV و مرورگر Safari هستند، HLS انتخاب بیچون وچراست. پشتیبانی از HLS در این دستگاهها «بومی» (Native) است. یعنی نیازی به هیچ پلیر جاوااسکریپتی جانبی نیست و سیستمعامل خودش به بهترین شکل ممکن آن را پخش میکند. این یعنی مصرف بهینهتر باتری، عملکرد روانتر و کمترین دردسر پیادهسازی.
- جهان اندروید و وب (زمین بازی DASH): در اکوسیستم اندروید، DASH حرف اول را میزند. پلیر اصلی گوگل، ExoPlayer (و نسل جدیدش Media3)، پشتیبانی فوقالعادهای از DASH و تمام قابلیتهای پیشرفته آن دارد. در مرورگرهای دسکتاپ مدرن (Chrome, Firefox, Edge)، DASH با استفاده از Media Source Extensions (MSE) و پلیرهای جاوااسکریپتی مانند dash.js یا Shaka Player به بهترین شکل کار میکند. تلویزیونهای هوشمند و ستتاپباکسها نیز به دلیل ماهیت استاندارد و انعطافپذیر DASH، تمایل زیادی به پشتیبانی از آن دارند.
- یک نکته مهم: آیا میتوان DASH را در Safari پخش کرد؟ بله، در نسخه دسکتاپ Safari میتوان با استفاده از پلیر مبتنی بر MSE این کار را انجام داد، اما این پشتیبانی «بومی» نیست و در مرورگر iOS، به دلیل محدودیتها، HLS همچنان گزینه غالب و مطمئن است.
نکته اجرایی از ویدپروتکت: در پلتفرم ما، تمام استانداردهای لازم بدون درگیر شدن با
فرآیند های فنی بصورت اتوماتیک انتخاب میشود.
قلعهای برای محتوا: مقایسه امنیت و DRM
حفاظت از محتوای ویدیویی، بهویژه محتوای پولی یا انحصاری، یک ضرورت است. هم HLS و هم DASH راهحلهای قدرتمندی برای رمزنگاری و مدیریت حقوق دیجیتال (DRM) ارائه میدهند.
- مدل امنیتی HLS: HLS بهطور سنتی از رمزنگاری AES-128 در سطح سگمنت استفاده میکند. کلید رمزگشایی از طریق یک URL در مانیفست M3U8 تحویل داده میشود که میتواند با مکانیزمهای احراز هویت (مانند توکن) محافظت شود. برای محتوای پرمیوم، HLS با سیستم DRM اختصاصی اپل، یعنی FairPlay Streaming، یکپارچه میشود. این ترکیب، امنیت سطح بالایی را در اکوسیستم اپل تضمین میکند.
- مدل امنیتی DASH (و آینده استریمینگ): DASH معمولاً از یک استاندارد قدرتمند به نام Common Encryption (CENC) استفاده میکند. CENC یک ایده انقلابی است: ویدیو را یک بار رمزنگاری کنید و با استفاده از چندین سیستم DRM مختلف آن را پخش کنید. این یعنی یک فایل ویدیویی رمزنگاریشده میتواند توسط:
- Google Widevine (برای Chrome, Android, Chromecast)
- Microsoft PlayReady (برای Edge, Xbox, برخی تلویزیونهای هوشمند)
- Apple FairPlay (در سناریوهای خاص با HLS) رمزگشایی شود. این رویکرد که به آن Multi-DRM میگویند، هزینههای ذخیرهسازی و بستهبندی را بهشدت کاهش میدهد.
پل طلایی: CMAF چگونه این دو دنیا را به هم میرساند؟
تا چند سال پیش، شما مجبور بودید محتوای خود را دو بار بستهبندی کنید: یک بار با سگمنتهای .ts
برای HLS و یک بار با .fmp4
برای DASH. این یعنی دو برابر فضای ذخیرهسازی و دو برابر هزینه کَش در CDN.
Common Media Application Format (CMAF) این مشکل را حل کرد. CMAF یک فرمت کانتینر استاندارد (مبتنی بر fMP4) است که توسط هر دو پروتکل HLS و DASH قابل فهم است. با استفاده از CMAF، شما فقط یک نسخه از فایلهای ویدیویی را تولید میکنید. سپس دو مانیفست متفاوت (یک .m3u8
برای HLS و یک .mpd
برای DASH) برای اشاره به همان فایلهای رسانهای ایجاد میکنید.
این رویکرد (Single Encoding, Single Packaging, Dual Manifest) تبدیل به بهترین روش صنعتی (Industry Best Practice) شده و مزایای زیر را به همراه دارد:
- کاهش ۵۰٪ در هزینههای ذخیرهسازی.
- افزایش کارایی CDN چون یک نسخه از سگمنتها توسط همه کاربران کَش میشود.
- سادهسازی چشمگیر فرآیند تولید و بستهبندی ویدیو.
نکته اجرایی از ویدپروتکت: پلتفرم ما بهصورت پیشفرض از خروجی CMAF استفاده میکند. شما بدون هیچ تنظیمات پیچیدهای، از تمام مزایای آن بهرهمند میشوید و هر دو مانیفست HLS و DASH بهصورت خودکار برای محتوای شما تولید میشود.
رقابت بر سر هر میلیثانیه: پخش زنده با تأخیر کم (Low-Latency)
برای پخش زنده سنتی، تأخیر ۲۰ تا ۴۰ ثانیهای امری عادی بود. اما برای رویدادهای ورزشی، مزایدههای آنلاین یا وبینارهای تعاملی، این تأخیر فاجعهبار است. هم HLS و هم DASH مسیرهایی برای کاهش این تأخیر به ۲ تا ۵ ثانیه ارائه کردهاند.
- Low-Latency HLS (LL-HLS): اپل یک افزونه رسمی برای HLS معرفی کرد که با استفاده از تکنیکهایی مانند سگمنتهای کوتاهتر، تحویل قطعهقطعه سگمنتها (Chunked Transfer)، اشارهگرهای پیشبارگذاری (Preload Hints) در مانیفست و بهروزرسانیهای سریعتر پلیلیست، تأخیر را به شکل چشمگیری کاهش میدهد. مزیت بزرگ LL-HLS، سازگاری آن با زیرساختهای CDN موجود است.
- Low-Latency DASH: جامعه DASH (از طریق نهادهایی مانند DASH-IF) نیز راهکارهای مشابهی را استانداردسازی کرده است. با استفاده از CMAF Chunks (قطعات کوچکتر از یک سگمنت) و تنظیمات دقیق بافر در سمت پلیر، DASH نیز میتواند به تأخیرهای بسیار پایین دست یابد.
در عمل، هر دو پروتکل توانایی رسیدن به تأخیر زیر ۵ ثانیه را دارند. انتخاب بین آنها دوباره به اکوسیستم هدف شما بستگی دارد.
جدول جمعبندی: HLS در برابر DASH
نتیجهگیری نهایی: کدام یک را انتخاب کنیم؟
به جای پرسیدن «کدام بهتر است؟»، بپرسید «کدام برای سناریوی من مناسبتر است؟»
- سناریوی اول: تمرکز اصلی بر کاربران اپل اگر یک اپلیکیشن iOS میسازید یا میدانید بخش بزرگی از ترافیک وب شما از مرورگر Safari میآید، HLS (یا LL-HLS برای پخش زنده) انتخاب هوشمندانهتر و امنتری است. سادگی پیادهسازی و عملکرد بومی، تجربه کاربری بینقصی را تضمین میکند.
- سناریوی دوم: اپلیکیشن اندروید، تلویزیون هوشمند یا پلتفرم وب اگر هدف شما اپلیکیشنهای اندرویدی، تلویزیونهای هوشمند، یا یک پلتفرم وب با مخاطبان گسترده (خارج از اکوسیستم اپل) است، DASH به شما قدرت و انعطافپذیری بینظیری میدهد. پشتیبانی عالی از Multi-DRM و ماهیت استاندارد باز آن، یک مزیت بزرگ است.
- سناریوی سوم (و بهترین راهکار مدرن): پوشش حداکثری با یک زیرساخت واحد بهترین استراتژی در دنیای امروز، عدم انتخاب یکی بر دیگری است. با استفاده از CMAF + Multi-DRM، شما میتوانید یک خط تولید و بستهبندی واحد داشته باشید و بهصورت همزمان هر دو مانیفست HLS و DASH را خروجی بگیرید. این رویکرد به شما اجازه میدهد تا:
- بهترین تجربه بومی را به کاربران اپل (با HLS + FairPlay) ارائه دهید.
- بهترین تجربه را به کاربران اندروید و وب (با DASH + Widevine/PlayReady) ارائه دهید.
- و همه این کارها را با کمترین هزینه ذخیرهسازی و پیچیدگی فنی انجام دهید.
راهکار جامع ویدپروتکت: ما پیچیدگیهای انتخاب و پیادهسازی را برای شما حل کردهایم. پلتفرم ویدپروتکت ما بهطور خودکار محتوای شما را با استاندارد CMAF پردازش کرده و هر دو خروجی HLS و DASH را همراه با یک استک امنیتی کامل (Multi-DRM، توکنهای امن، واترمارک پویا و محدودیتهای جغرافیایی) ارائه میدهد. وظیفه شما تنها تمرکز بر تولید محتوای عالی و رشد کسبوکارتان خواهد بود.